هنتای گشت

رین هیمساتو دختری خجالتی و ساده است که از این واقعیت که سینه‌هایش کمی بزرگ‌تر از سینه‌های اکثر افراد است ناراحت است. یک روز در راه بازگشت به خانه، رین مورد حمله هملدار قرار می گیرد، یک سازمان شیطانی که شهر را هجوم می آورد. یک وضعیت ناامید کننده ایجاد می شود!

من قطعاً نیازی به این کار ندارم .... اما آیا انجام آن فقط یک بار دیگر واقعاً خوب نیست؟

سرایدار به دلیل مهربانی بیش از حد به او حمله کرد. او که نمی خواست به او نه بگوید، از بدن جوان و چاق او نهایت استفاده را کرد.

یک رئیس باشگاه خوب... هر کاری... می کند تا باشگاهش را زنده نگه دارد

همه چیز و همه چیز برای او اسباب بازی است. اسباب بازی هایی که او می تواند استفاده کند یا از بین ببرد. این بچه چاق تنها و غمگین برای او فرقی با مورچه ای در پیاده رو ندارد... و بعد از اینکه او را در حال بو کردن شورت در دستشویی پیدا کرد، هرگز به او اجازه نمی دهد پایان آن را بشنود. یا اینطور فکر می کرد ...

یک ازدواج جدید قهرمان ما را در میان انبوهی از زنان زیبا قرار می دهد. طولی نمی کشد که او طعم شمشیر خود را به همه آنها می دهد!

آکادمی ارکیده مقدس یک مدرسه شبانه روزی معتبر است که در آن بچه هایی از خانواده های سرشناس ثبت نام می کنند. این مدرسه بیشتر تحت سلطه زنان است... اما به زودی قیام خواهد شد.

خانواده اشرافی و سرشناس روریکاوا برشکست شده ... تسوباکی، دختر خاندان روریکاوا، دختری زیبا با بالاترین جذبه، توسط لرد پویمن، یک اشراف زاده قدرتمند، خریده میشود تا زندگی جدیدی را آغاز کند. با این حال، او خدمتکار شخصی لرد می شود. تسوباکی با قاطعیت عمل می کند تا غرور اشرافی خود را حتی در شرایطی که اجازه نافرمانی ندارد، از دست ندهد، اما ذهن و بدن او به دلیل "آموزش خدمتکاری" منحرفانه استادش کاملاً سرخورده و آلوده میشود. همچنین تعرّض ناخواسته و بی رحمانه ای برای تبدیل شدن به یک خدمتکار کامل بر او تحمیل میگردد.

یک دوست دوران کودکی تبدیل به یک دوست پنهانی شد، اما وقتی او بالاخره جرات گفتن چیزی را پیدا کرد... آیا او همچنان پاک خواهد بود.

شیریشی دانشجویی است که پول زیادی ندارد. او بدن فروشی کرد تا پول زیادی به دست آورد و یک گوشی هوشمند بخرد. اما شیریشی در حالی که تجارت جنسی خود را در مردان توالت انجام می داد، توسط رئیس سازمان درون مدرسه ای (که به اختصار OSIS است) به خاطر اقداماتش دستگیر شد و شیریشی را تهدید کرد که در باشگاهی که توسط رئیس OSIS اداره می شد کار کند.