هنتای گشت

این سرزمین پر از هیولاها است.. شهری متروکه که در تاریکی و گوشت تحریف شده پوشیده شده است. به خواهر دستور داده می شود تا زمینی را که یک شبه ویران شده است بررسی کند و با در نظر گرفتن مأموریت خود، به تنهایی از جنگلی عبور می کند که نور ماه در آن کم است.

It is a land infested with monsters.. an abandoned city covered in darkness and distorted flesh. Sister is ordered to investigate the land that was destroyed overnight, and with her mission in mind, she heads alone through the forest where the moonlight is dim.

یک دقیقه صبر کنید، مگه قرار نیست گابلین کش ظاهر شود و آنها را نجات دهد؟ او کجاست؟!

یک روز، پسری در حالی که او در بیرون بازی می کرد، یک چهره شبح وار را از دور می بیند - به شکل یک غول زن. او از ترس جانش به داخل خانه برگشت. پدر و مادرش تمام تلاش خود را برای محافظت از او در برابر این روح شیطانی انجام دادند. با وجود تمام تلاش‌هایشان، شیطان موفق شد وارد خانه شود...